همین تیتر خبری بدون شک تیغ را می نهد بر کف زنگی مست سربازجو شریعتمداری تاعلیه ی روحانی تیغ وعربده کشی کند که چرا اهانت به ساندیس خوران بسیجی مدافع پروژه ی هسته ای کرده است که خر مهره های هر معرکه گیری شعار انرژی هسته ای حق مسلم ماست می باشند که اکنون متهم به کم سواد شده ا ند . موازی این بهانه چون روحانی از داشجویان دفاع تاکتیکی ومخالفت با فضای اختناق در محیط دانشگاه ها کرده است چون خطاب به منتقدان گفته است برخی افراد دانشگاه و دانشجو را یک تهدید میدانند ولی دولت تدبیر و امید چنین چیزی را نمیپذیرد بلکه معتقد است دانشگاه راهحل است نه مسأله. همنین افزوده وقتی یک نقطه ضعف پیدا میکنید با ذرهبین آن را جستجو میکنید اصلا ذرهبین را برای همین خلق کردهاند. دست برداریم از کارهای جناحی و حزبی کمی به فکر مردم و کشور باشیم، به فکر آینده باشیم، دانشجوی ما باید دانشجوی مسئول، جامعهپذیر و آگاه باشد. بالاخره به نظر می رسد که با خامنه ای پشت پرده به توافق رسیده است که دارای شهامت وجرأت شده که خطاب به کسانی که خود را متولی همه میدانند گفته است شما چکاره هستید که خود را متولی همهچیز میدانید؟ با یک شعار و چهره و قیافه، آدم متولی میشود؟ به چه مناسبت خود را دلسوزتر از دیگران میدانید؟ بهر حال این موضع گیری روحانی موجب خواهد شد تا سربازجو شریعتمداری بطور مضاعف علیه ی روحانی تاخت وتاز کند 15 بهمن - 92
فرارو- رئیسجمهور با تاکید بر لزوم فراهم کردن فضایی امن در دانشگاهها گفت: برخی افراد دانشگاه و دانشجو را یک تهدید میدانند ولی دولت تدبیر و امید چنین چیزی را نمیپذیرد بلکه معتقد است دانشگاه راهحل است نه مسأله.حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی صبح امروز (سهشنبه) در اجلاس رؤسای دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی حضور یافت و به ایراد سخنرانی پرداخت که در ادامه اهم صحبت های وی را می خوانید.ما باید آینده و منافع ملت را ببینیم. این دولت محیط امن را برای دانشگاه میپسندد. امن، یعنی همه احساس امنیت کنند.باید فضا را برای رشد علمی دانشجویانمان آماده کنیم و بتوانیم در رشتههای مختلف تحقیق لازم را انجام دهیم و صاحب نظریه شویم.همه اساتید و دانشگاهیان ما، کشور، فرهنگ و اسلامشان را دوست دارند. یک عده شدهاند متولی و همه مردم از نظر آنها شدهاند مشکوک و همه مورد تردید و مورد شک هستند. شما چکاره هستید که خود را متولی همه چیز میدانید؟ آیا تنها با یک شعار یا چهره، آدم متولی میشود؟ بگذارید محیط باز ایجاد شود.وقتی یک نقطه ضعف پیدا میکنید با ذرهبین آن را جستجو میکنید اصلا ذرهبین را برای همین خلق کردهاند. دست برداریم از کارهای جناحی و حزبی کمی به فکر مردم و کشور باشیم، به فکر آینده باشیم، دانشجوی ما باید دانشجوی مسئول، جامعهپذیر و آگاه باشد. این کافی نیست که دانشجو فقط از هندسه، فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و چارچوبهای علمی باخبر باشد بلکه باید از منافع و مصالح ملی و بدخواهان داخلی و خارجی نیز باخبر باشد و دنیا را بشناسد.دانشجو باید سیاست و جهان را بشناسد ولی این بدان معنا نیست که دانشگاه مرکز حزب یا جناحی باشد. هیچکس حق ندارد با پول بیتالمال برای تبلیغ یک حزب یا جناح در دانشگاه کار کند.کلاس دانشگاه برای همه است. حتما برخی گزارشاتی که به دست ما میرسد اشتباه است. من باور نمیکنم که کسی در سمتی باشد و جایگاهی به عنوان استاد یا مدرس داشته باشد و بخواهد بین دانشجویان فرق بگذارد. من این را باور نمیکنم.بیائید برای شایستهسالاری هم قسم شویم و هرکس آگاهتر، عالمتر، اخلاقیتر و فداکارتر است برای این ملت قدر بنهیم و فضا را برای پیشرفت او آماده کنیم. باید فضای لازم را برای رشد سیاسی دانشجویان آماده کنیم نه برای رشد جناحی.از نظر این دولت، دانشگاه راهحل است و مسأله نیست. برخی، خود دانشگاه، استاد و دانشجو را مسأله میدانند و از همینجاست که ستارگان آسمان و دانشجوی ستارهدار به وجود میآید. برخی، دانشگاه و دانشجو را تهدید میدانند و نه فرصت اما این دولت دانشگاهها را یک فرصت میداند پس معتقد است که دانشگاه باید منتقد باشد، اظهارنظر و کمک کند و راهحل ارائه دهد.از نظر آنهایی که دانشگاه یک مسأله است، باید مرتب مراقب بود؛ آن هم نه تنها با چشم بلکه با دوربینها متنوع اما ما این را نمیپذیریم. ما نمیپذیریم که دانشگاه یک مسأله باشد.روحانی در ادامه صحبتهای خود، خطاب به دانشگاهیان گفت: میخواهم یک نقد هم نسبت به دانشگاه بکنم؛ البته شما باید نقد کنید. اما من میخواهم بگویم چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا یک عده بیسواد که از بخشهایی خاص پول میگیرند باید حرف بزنند اما بزرگان، دانشگاهیان و اساتید ما سکوت میکنند؟ چرا وقتی یک اتفاق بینالمللی رخ میدهد، اساتید نامه خصوصی به رئیسجمهور مینویسند؟ چرا فریاد نمیزنید؟ چرا وارد میدان نمیشوید؟ ما روحیه سقراط وار میخواهیم. کسانی که در مذاکرات ژنو، مذاکره کردند نیز از دانشگاهها هستند و از اساتید دانشگاههای ما به حساب میآیند.چرا نباید بتوانیم یک نظر علمی را در دانشگاه بیان کنیم. چرا در علوم انسانی، حقوق، علوم سیاسی، اقتصاد و علوم اجتماعی رشد نمیکنیم و صاحبنظر نیستیم ولی در ژنتیک، شبیهسازی و انرژیهای نو پیشرفت میکنیم؟ علت آن است که ما در شیمی، فیزیک و علومی اینچنینی خط قرمزی نداریم و راحت میتوان نظرات را بیان کرد ولی در علوم سیاسی و مسائل آن، گویی به نظر میرسد که باید هشت چشم داشته باشیم، ولی ما هشت چشم نداریم، دو چشم داریم و فقط روبرور را میبینیم. خداوند دو چشم بیشتر به ما نداده است. ما روبرو یعنی آینده و منافع ملت را باید ببینیم نه اینکه برگردیم و پشتسر را نگاه کنیم یا فقط راست، چپ، زمین و آسمان را نگاه کنیم؛ اینها کافی نیست.این دولت محیط امن برای دانشگاه میپسندند. محیط امن، یعنی همه احساس امنیت کنند. ما باید فضا را برای رشد علمی دانشجویان فراهم کنیم تا بتوانند در رشتههای مختلف تحقیقات لازم را انجام دهند و صاحبنظر شویم.البته تمام دانشجویان، اساتید ما، انقلاب و کشور را داوست دارند. فرهنگمان و اسلام را دوست دارند ولی یک عده شدهاند متولی و بر همه مردم مشکوک شدهاند. یعنی همه مردم مورد تردید و شک هستند.(خطاب به کسانی که خود را متولی همه میدانند) شما چکاره هستید که خود را متولی همهچیز میدانید؟ با یک شعار و چهره و قیافه، آدم متولی میشود؟ به چه مناسبت خود را دلسوزتر از دیگران میدانید؟باید اجازه داد فضای باز ایجاد شود. مردم ما عاشق کشور و اسلام هستند، عاشق انقلاب و امام هستند، قانون اساسی و رهبری نظام را قبول دارند. چرا به همه شک میکنیم و طرف هرچه قسم میخورد قبول نمیکنیم؟ تمام زندگی طرف را بررسی میکنیم، تمام سخنرانیها و گذشته طرف را بررسی میکنیم. چقدر ما آدم بیکار در کشور داریم که به دنبال یک نقطه ضعف از افراد هستند تا آن نقطه ضعف را پیدا کنند و آن را بزرگ کنند.
دست از این کارهای جناحی و حزبی برداریم. این جناح، آن جناح، چپ و راست، بس است. یک ذره به فکر مردم، کشور و آینده باشیم.در دانشگاهها در کنار پرورش و بخش علمی و تحقیق، باید به فکر مسائل اجتماعی و سیاسی هم باشیم. دانشجویان ما، باید دانشجویانی مسئول، جامعهپذیر و آگاه باشند و این تنها کافی نیست که از هندسه، فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و چارچوبهای علمی برخوردار باشند بلکه باید از منافع ملی و بدخواهان داخلی و خارجی نیز باخبر باشند. باید از مصالح کشور باخبر باشند و دنیا را بشناسند.شناخت از جهان و سیاست باید در دانشگاه صورت بگیرد. البته این بدان معنا نیست که دانشگاه، مرکز یک حزب و جناح باشد. هیچکس حق ندارد با پول بیتالمال برای تبلیغ یک حزب و جناح در کشور کار کند. ما باید برای ارتقاء افکار اجتماعی و سیاسی دانشجویان تلاش کنیم. ما باید برای آشنایی دانشجویان نسبت به حقوق خود و حقوق شهروندیشان و آشناییشان با فضای جهانی تلاش کنیم.دانشگاه مرکز حزب و جناح نیست. جناحها باید با پول خودشان بروند و یک ساختمان بگیرند و کار کنند ولی از جیب خودشان نه از جیب بیتالمال. این موضوع اشکالی ندارد و ما حتی از فعالیت آنها استقبال میکنیم و حتی اگر لازم باشد دولت کمک میکند ولی باید توجه داشت که دانشگاه متعلق به ملت است، متعلق به یک جناح نیست و کلاس و دانشگاه برای همه است.
ممکن است برخی از گزارشهایی که به ما میرسد اشتباه باشد. باور نمیکنم که کسی در دانشگاه مسئولیت داشته باشد و بخواهد بین دانشجویان بر اساس مسائل سیاسی و اینچنینی و تعلق داشتن به این جناح یا آن جناح فرق بگذارد. امکان ندارد چنین چیزی باشد. بیائید برای شایستهسالاری همقسم شویم و هرکس عالمتر، اخلاقیتر و فدارکار برای کشور و ملت است، ارج بنهیم و فضا را برای پیشرفت کشور آماده کنیم.ما باید فضای لازم را برای رشد سیاسی دانشجویان فراهم کنیم، نه رشد حزبی و این وظیفه ماست و برای کشور ضرورت دارد.
بحث جسمی و سلامت دانشجویان نیز مهم است. باید فضای لازم را برای ورزش دانشجویان، بویژه دانشجویان دختر فراهم کنیم. سلامت، خوابگاه و غذای دانشجویان مهم است و این جزو وظایف ماست، چراکه آنها باید نیروهای سالم و کارآمدی برای پیشرفت و توسعه کشور باشند.از نظر این دولت، دانشگاه راهحل است. دانشگاه مسأله نیست، ولی برخی متأسفانه خودِ دانشگاه، استاد و دانشجو را مسأله میدانند و میخواهند این مسأله را حل کنند و بعد میرسیم به بحث ستاره و دانشجویان ستارهدار، ولی آنها خود دانشگاه را نیز مسأله میدانند.
برخی، دانشگاه و دانشجو را تهدید میدانند و نه فرصت، در حالی که همانطور که گفتم از نظر این دولت دانشگاه، مسأله نیست بلکه راهحل است و چون راهحل است، پس دانشگاه باید منتقد باشد، اظهارنظر کند، راهحل ارائه دهد. از نظر آنهایی که دانشگاه مسأله است، باید مرتب مراقب بود، آن هم با دوربینهای متعدد نه با چشم. در حالی که این دولت این مسائل را نمیپذیرد و دانشگاه را مسأله نمیداند بلکه دانشگاه را راهحل میداند؛ راهحلی برای پیشرفت کشور. ما میخواهیم دانشگاه جهانی بیندیشد و جهانی فکر کند و تحقیق کند اما علمی و محلی عمل کند.چرا دانشگاه ما با بازار کار تناسب ندارد؟ چرا ما دانشجو را با این همه مشکل مالی تربیت میکنیم؟ البته دولت هرچقدر توان داشته باشد، در این ارتباط به کار میبرد و هرچه پول در این ارتباط هزینه شود، در واقع هزینه نیست و درآمد است ولی علت این است که دانشگاه باید بهگونهای دانشجو را تربیت کند که بتواند معضلات اجتماعی را حل کند. ارتباط دانشگاه با بازار کار باید وجود داشته باشد.(خطاب به شرکتکنندگان در این مراسم) از شما خواهش میکنم که منتظر دولت نباشید. شما مسئول هستید. شما باید به ما راهحل بدهید. در بخشهای سیاسی و اقتصادی باید به ما راهحل بدهید. من یک گله مطرح میکنم؛ البته نمیخواهم از دانشگاه نقد کنم و شما باید خودتان نقد کنید ولی چرا دانشگاه خاموش است؟ چرا اساتید خاموش هستند؟ ما در دانشگاه شهامت سقراط وار میخواهیم. از چه میترسیم؟ چرا وقتی یک کار بزرگ بینالمللی انجام میشود، نمیآیید حرف بزنید و صحبت کنید و خصوصی برای رئیسجمهور نامه مینویسید؟(با اشاره به توافق ژنو) همین توافق ژنو، اولین گشایش برای دانشگاه و پول دانشجویان بود. چرا فقط یک عده معدود که از جای معدودی تغذیه میشوند، صبحت میکنند؟ البته نمیگوییم آنها حرف نزنند ولی فقط چرا آنها صحبت میکنند؟ چرا فقط یک عده کم سواد صحبت کنند و اساتید دانشمند و بزرگان دانشگاه ما خصوصی حرف بزنند؟ چرا آنها به میدان نمیآیند؟ آینده تاریخ این را به ما نمیبخشد.
ما رسالت سنگینی به دوش داریم. چرا وقتی ما یک قدم برمیداریم، صهیونیستها شب و روز فریاد میزنند؟ چرا برخی از کشورها که از لحاظ جغرافیایی همسایه و نزدیک ما هستند، همهجا داد میزنند؟ پس معلوم است کار بزرگی شکل گرفته است. این اقدام از آثار دانشگاه است؛ چراکه کسانی که در مذاکرات حرف میزنند و تصمیم میگیرند، تربیت شده دانشگاه هستند. چرا در جامعه نمیآییم و به جریان خروشان مردم وصل نمیشویم؟ اکثریت جامعه خوب میبینند و میفهمند. من در آسایشگاه جانبازان حضور پیدا کردم، آنها دقیقاً میدانستند که چه خبر است و میگفتند ما میدانیم چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و چه کسانی چه کارهایی میکنند.محاسبهگری را کنار بگذاریم و اینکه دیگران به ما چه میگوید و اینکه چه کسانی به ما به به و چه چه میگویند، کنار بگذاریم. دانشگاه باید خود را نقد کند. من نمیخواهم فقط به مسائل سیاسی اشاره کنم.
آیا ما نمیخواهیم دنبال آشتی برویم؟ آیا میخواهیم رودرروی هم بایستیم و موضوعی را که در گذشته رخ داده است، رها نکنیم؟ آیا پیامبر اینگونه بود؟ پیامبر وقتی به مکه آمد با آن همه افراد بدخواه که به او و یارانش ظلم کرده بودند و یارانش را به صورت وحشیانه کشتند و بزرگترین ظلمهای تاریخی را انجام داده بودند، چگونه برخورد کرد؟ وقتی پیامبر مکه را فتح کرد چه گفت؟ مگر نگفت امروز، روز وحدت است و روز انتقام نیست؟ مگر نگفت که بروید همه آزاد هستید و خانه سرسختترین دشمن خود یعنی ابوسفیان را تبدیل به مأمن کرد و گفت هرکس به خانه او برود در امان است؟ ما پیروی این پیامبر هستیم. انقلاب اسلامی و 22 بهمن برای این بود که ما اسلام و اخلاق را حاکم کنیم. آیا شما نمیخواهید پرچمدار آشتی باشید؟اعتدالی که ما میگوییم، یعنی عقلانیت، توجه به منافع کشور، مدارا و اعتدال، یعنی فاصله گرفتن از افراط و تندرویهای نابجا. چه کسی میخواهد این پرچم را به دوش بگیرد؟ شما باید به دوش بگیرید. مردم در 24 خرداد کار خود را انجام دادند و ما باید دنبالهروی ملت باشیم.
آیا دانشگاه نمیخواهد در گرفتاریهای مردم و مشکلات آنها و بحث محیط زیست و هوای آلوده ورود پیدا کند؟ من نمیگویم تحقیقات بنیادین انجام ندهید، ولی برخی از تحقیقات مورد نیاز جامعه یک ضرورت و وظیفه است. امروز در هر استانی دانشجویان و دانشگاه باید جهانی بیندیشد ولی بصورت علمی عمل کند. همش به فکر ISI و امتیاز نباشیم. رها کنید این شرکها را و به فکر ملت و کشور باشیم. زنجیره علم در کشور را کامل کنیم، چراکه مقاله به تنهایی به درد نمیخورد. مقاله باید به زندگی مردم بیاید مردم چشم امید به شما دارند.دانشگاه باید از خودش نقد کند و راهحل بدهد. هیأت امناهای دانشگاهها باید تقویت و پررنگ شوند و شایستهسالاری در این هیأتها حاکم باشد و دلباختگان علم در آن حضور پیدا کنند. دانشگاه محل علم، فنآوری، تحقیق و ایجاد ثروت است. همه ما باید برای تحقق این اهداف دست به دست هم بدهیم.دانشگاه باید برای ملت و کشورمان، «دانشگاه» باشد نه اینکه خدایی نکرده یک وقتی به «دانشکاه» تبدیل شود. ما باید دانشگاه را مرکز علم، تحقیق و پژوهش قرار دهیم و دانشجویان را به عنوان کارآفرین برای توسعه کشور و ترقی کشور آماده کنیم.من از همه عزیزان در کشور میخواهم بگذارند وزارت علوم به وظایف قانونی خود عمل کند و قانون را اجرا کند. اگر وزیر مسئول است، باید به مسئولیت خود عمل کند.وزیر علوم از اندیشمندان است و مورد قبول و احترام اکثریت قاطع اساتید دانشگاه است. بگذاریم که وزارت کار خود را بکند، رؤسای دانشگاهها به وظایف خود عمل کنند و فضایی را ایجاد کنیم که تحمل در دانشگاهها بالا برود. اشکالی ندارد که گروهی به یک فکر سیاسی خاصی وابسته باشند؛ آنها آزاد هستند ولی دانشگاه باید محیط مدارا شود و زبان علم و عقلانیت در آن گسترش پیدا کند.
کرسیهای آزاداندیشی که رهبری بر آن تاکید داشتند چه شد؟ آزاداندیشی یعنی تضارب آرا و اینکه تحملها را بالا ببریم و در این ارتباط بار بزرگی بر دوش شماست.دولت به دانشگاه، دانشجو، اساتید و فرهیختگان احترام میگذارد و از هر استاد و رئیس دانشگاهی که به دنبال شایستهسالاری باشد و برای پیشرفت دانشگاه قدم بردارد، با تمام وجود از او حمایت میکند. من در سخنان قبلیام گفتهام که دانشگاه باید استقلال آکادمیک و آزادی آکادمیک خود را بازیابد. تحقیق، آزادی و توسعه علمی همواره دستشان در دست یکدیگر است و هیچجا هم تحقیق بدون محیط آزاد نمیتوانید بیابید، ما نیاز به محیط امن در دانشگاه داریم ولی نیاز به محیط امنیتی نداریم.ما دانشگاه منزوی جدا از جامعه، دانشگاهی که در کنجی تحقیق کند ولی تحقیق به جامعه برنگردد، نمیخواهیم. ما به دنبال تحقیق تا تدوین مقاله نیستیم. باید چرخه علم و فنآوری در دانشگاه کامل شود و از سوی دیگر مقاله و پژوهشی که ارائه میشود، توأم با اخلاق باشد. ما نیاز به پژوهشهایی داریم که اصیل باشد یعنی محقق از خود و تلاش خود مایه گذاشته باشد. ما نیاز به دانشگاهی داریم که در آن کارآفرین تربیت شود، نه کارجو. ما نیاز به دانشگاهی داریم که در آن دانشجو با ذهن خلاق تربیت شود، به ذهن خلاق نه ذهنی که پر از محفوظات باشد. نیاز به دانشگاهی داریم که علم و پژوهش در آن مکمل یکدیگر باشند. ما نیاز به دانشگاهی داریم که قدرت تعامل با جهان با توجه به روند پیشرفت جهان را داشته باشد. ما نیاز به دانشگاهی داریم که اثر و نتیجه آن تولید قدرت و ثروت باشد. نیاز به دانشگاهی داریم که مردم جامعه و ملت آثار آن دانشگاه را در زندگی خود لمس کنند.ما هم معلم، مدرس، پژوهشگر، روشنفکر و دانشور میخواهیم. تعلیم یافته دانشگاه که اهل تحقیق است باید مسائل اجتماعی و سیاسی اطراف خود را ببیند و برای حل مسائل اجتماعی و سیاسی از علم بهره بجوید و آن وقت میشود دانشور و روشنفکر.ولت به هر آنچه که در مورد دانشگاه گفته، پایبند است. دولت به دنبال دانشگاهی است که بین کیفیت و کمیت آن توازن وجود داشته باشد. ما نیز خوشحال میشویم که ببینیم 40 هزار دانشجوی دکتری داریم ولی شما دانشگاههای بزرگ را نیز مشاهده کنید، ببینید دانشجوی دکتری آنها چند نفر است؟ در سال یک دانشگاه اروپایی و آمریکایی چند نفر دانشجوی دکتری میپذیرد؟ خیلی خوب است، همه دکتر شوند!البته ما افتخار میکنیم که همه دارای مدرک دکتری باشند و تحقیق کرده باشند و مراحل علمی را طی کرده باشند اما آیا واقعا کیفیت لازم وجود دارد؟ اگر شما بگویید که این کیفیت است، ما خوشحال میشویم. شما به هر حال رؤسای دانشگاه، مدیران و مسئولان دانشگاه هستید و اگر بگویید کیفیت است، ما میپذیریم.کیفیت و کمیت باید توازن داشته باشد. درست است که ما قول کنکور را پشت سر گذاشتهایم و وحشت کنکور در دوره کارشناسی کنار رفته است، اما آیا مشکل ما حل شده و دانشگاهها دارای کیفیت مطلوب هستند؟
No comments:
Post a Comment