قصه پرغصه آلودگي هوا و مسووليت ما ، خواندنی و تأسف بار 21 آذر
پیرامون گزارش تأسف بار ضمیمه که به نکاتی محور آلودگی محیط زیست و هوا اشاره شده سئوال است اگر چنانچه عامل ویرانی کشور و آوارگی و پناهندگی میلیون ها نفر شهروند ایرانی و تخریب زیر ساخت های ا قتصادی و صنعتی ومواصلاتی وخدماتی .... کشور جنگ ویرانگر 8 ساله ی ایران و عراق بود که از سوی خمینی موهبت الهی نامیده شد . اگر عامل ور شکستگی – وابستگی- دلالی اقتصادی کشورناشی از پروژه ی هسته ای می باشد که منجر به تحریم اقتصادی و رشد نرخ تورم وگرانی لجامگسیخته ی همراه با رشد فقر و بیکاری وتعطیلی کارخانه ها وواحدهای تولیدی شده است . اگر فقر و بیکاری و سرکوب و سانسور موجب رشد اعتیاد و تن فروشی و سرقت وقتل وخود سوزی وخود کشی وناهنجاری های اجتماعی ونا امنی شده است . اگر بی توجهی به عدم ترمیم جاده ها واستاندارد نبودن جاده وخودروها که موجب رشد تصادفات جاده ها وافزایش آمار مرگ و میر روزانه شده است . اگر مخالفت ها و رشد جو نارضایتی واعتراضات و انتقادات اقشار گوناگون اجتماعی ناشی از عدم آزادی بیان و وجود تبعیض وناامنی موجب فزونی ضرب وشتم و بازداشت وشکنجه و قتل اندام و سنگسار و اعدام ها شده است . اگر ادامه رقابت و اختلافات جناحی و باندی سبب رشد جنگ قدرت و ثروت و رانت خواری و رشوه ودزدی و اختلاس هزاران میلیارد تومانی شده است.... خلاصه اگر عامل همه موارد ذکر شده در رژیم از صدر تا ذیل آلوده به فساد بدلیل وجود ولی فقیه ملطقه مستبد همکاره و بدون پاسخگوی رژیم اصلاح ناشدنی بربرمنش می باشد . اما یک سئوال باقی می ماند که ریشه ی آسیب رسانی محیط زیست و آلودگی هوا چیست و مسبب کیست که نقش موازی عزاییل را اجرا می کند . طوری که مقاله ضمیمه شده به وضوح تشریح کرده است که آلودگی هوا چه بر سر مردم آورده است؟ آیا چنین رژیمی هنوز مشروعیت دارد و می باید ازش حمایت نمود یا اینکه برای نجات کشور و رها کردن مردم مبارزه برای تغییرات دمکراتیک در ایران نمود .
روزی نامه ی جمهوری : خواهرم را هواي آلوده كشت. مردم همه دارند از اين آلودگي رنج ميبرنند... آلودگي هوا، همه را ميكشد. بسياري سرطان گرفتهاند... عزتالله انتظامي در بيمارستان خوابيده. اين رئيس محيط زيست ما كجاست؟ چه كار ميكند؟ اهواز بدترين شهر جهان شده است، همه شما كاميوني را تجربه كردهايد كه از كنار شما رد شده و كلي دود از آن خارج شده است. من خيلي غمگينم... خواهر من هم زنده و شاداب بود اما.... مسوولين محيط زيست چقدر حرف، حرف... حرف؟! رئيس محيط زيست بايد جواب بدهد نه اينكه فقط حرف بزند. شهردار بايد كاري بكند... آلودگي هوا همه ميكشد. چرا اينقدر داغون و اوراق شديم؟ يا از آلودگي هوا تلف ميشويم، يا از سرطان، يا از.... اينها سخنان تند و اشكآلود داريوش مهرجوئي در خانه هنرمندان ايران در مراسم درگذشت خواهرش ژيلا مهرجوئي، طراح لباس سينما است. داريوش مهرجويي را همه ميشناسيم، مردي كه روزگاري خيلي دور فيلم گاو را ساخت و همين نزديكيها هم نارنجي پوش را با محوريت محيط زيست و زبالهها در زندگي ما انسانها ساخت.اما بياييم نگاهي ديگر به آلودگي هوا بيندازيم، خودروهاي فرسوده و غير استاندارد، اتوبوسهاي سي سال پيش، ميني بوسهاي گازوئيلي، آلايندههاي زيست محيطي و سخنراني مسوولان امر و گلايههاي گاه و بيگاه مردم.آلودگي هواي شهرهاي بزرگ مانند اصفهان، تهران و اهواز حرف امروز و ديروز نيست، حرف مردم و مسوولاني است كه هيچ يك به تعهدات خود در قبال اين پديده پايبند نبوده و نيستند. مسوولان هر روز از مطالبه مردم براي كاهش آلودگي صحبت ميكنند و از رسانهها اعلام ميكنند كه مردم! ماشينهاي تك سرنشين نياوريد و مردم هم كه انگار به سرنوشت خود علاقهاي ندارند تا آن را تغيير دهند. بله، در همه اين نوشتهها حرف از مردم است، مردم و مردم... مسوولان در دورههاي مختلف بهبود وضعيت زيست محيطي را اولويت برنامهها خود و كاهش آلودگي هوا را مطالبه به حق مردم عنوان ميكنند. به عقب برگرديم، ذاكر اصفهاني استاندار وقت اصفهان در ارديبهشت 1389 در نشست آلودگي هواي اصفهان، آلودگي را موضوعي اجتماعي عنوان كرده و گفته بود: موضوع خشكسالي استان ريشه در آلودگي هوا دارد كه اين معضل بايد هرچه سريعتر در استان حل شود. ذاكر اصفهاني همچنين گفته بود: استانداري اصفهان از طرحهايي كه در زمينه كاهش آلودگي هوا ارايه شود، استقبال ميكند. رسول زرگر پور هم 15 آذرماه جاري در جلسه معارفه مدير عامل جديد فولاد مباركه عنوان داشته بود كه صنايع بايد در راستاي كاهش آلودگي هوا گام بر دارند و مشاركتي سازنده داشته باشد. وي بيان داشت: برخي بيماريهاي استان اصفهان از نرخ متوسط كشور بيشتر است و روزهاي آلوده اصفهان نيز از حد استاندارد خارج شده و قابل تحمل نيست كه ارتباط اين دو مسئله با هم نيازمند پژوهش است. استاندار اصفهان با بيان اينكه صنايع نخستين متهم آلودگي در اذهان مردمي هستند، گفت: در واقع 70 درصد آلودگي مربوط به خودروها، 20 درصد مربوط به نيروگاهها و 10 درصد متعلق به صنايع است، اما همه ما بايد دست به دست هم دهيم و اين آلودگيها را كاهش دهيم. وي با بيان اينكه از ماههاي آينده طرحهايي براي كاهش آلودگي هوا اجرايي ميشود، تصريح كرد: كاهش آلودگي مطالبه اصلي مردم اصفهان است و مشاركت فولاد مباركه، ذوب آهن، نيروگاهها و بخشهاي ديگر براي رفع اين دغدغه ضروري است. اينها تنها گوشهاي از سخنان مسولان قبلي و فعلي استان در مورد آلودگي است كه ميتوان يك نتيجه مهم از آن گرفت و آن مطالبه مردم در اين زمينه است. بايد يك موضوع مهم را يادآور شد و آن هم اينكه به واقع دولت كيست؟ آيا به اين گفته حسن روحاني رئيس جمهور كشورمان كه در برنامه گزارش صد روزه اعلام داشت كه كليد در دست مردم است، ايمان داريم؟ اگر اين سخن رئيسجمهور را قبول داريم، بايد كمي از مسوولان فاصله بگيريم و به تعهداتمان در قبال جامعه توجه بيشتري داشته باشيم. اما تعهد چيست؟ آيا اين است كه انتقاد كنيم؟ داريوش مهرجويي از مردم دفاع ميكند اما يادش رفته كه همين مردم هستند كه هنوز فرهنگ شهرنشيني را خوب بلد نشدهاند كه بدانند وسايلي به نام وسايل نقليه عمومي وجود دارد. يك موضوع روشن است و اينكه در درجه اول مردم بايد به فكر سلامت خود و محيط زندگي شان باشند. اگر قرار بود مسوولان به تنهايي بتوانند براي رفع آلودگي هوا موفق شوند، سالهاي قبل انجام شده بود و اين موضوع سوژه اصلي مردم و دولتمردان در هر دولت جديدي نميشد. شايد يكي از دغدغههاي مهم محيط زيستيها برگزاري اين همايش و آن سمينار براي اعلام آمار و ارقام باشد اما براي مردم سمينار مهم نيست، آنچه براي مردم بايد مهم باشد تعهد به خودشان و نسلهاي آينده است؛ موضوعي كه اين روزها اكثر ما فراموش كردهايم. كافي است سميناري با اين نام برپا كنيم "سمينار مردمي هواي پاك بدون ماشين"، سمينار جالبي است، ديگر از هزينههاي ميلياردي، ميهمانان سفارشي، سخنرانيهاي كليشهاي و... خبري نخواهد بود. چرا مفهوم انتظار فرج را با اين موضوعات تبيين نميكنيم، مگر انتظار فرج كار خوب انجام دادن نيست، آلوده كردن هوا تضييع حق الناس است، وقتي كه اين حقالناس رعايت شود انسانها كار خوب انجام دادهاند. كاري كه مصداق انتظار فرج است و اين مسأله مهمي است كه ما به راحتي از كنار آن عبور ميكنيم، نكتههاي سادهاي كه اگر تنها يك لحظه به آن فكر كنيم ميتواند ريههاي همنوعان ما را سالمتر نگه دارد. بياييم يك موضوع ديگر را بررسي كنيم، كارخانهها جزو آلايندههاي محيط زيست هستند اما مگر در اين كارخانهها چه كساني فعاليت ميكنند، آيا غير اين است كه همنوعان ما در اين كارخانهها كار ميكنند تا چرخ زندگي شان بچرخد، آيا غير از اين است كه اگر فعاليت اين كارخانهها متوقف شود، چرخ زندگي مردم هم ميخوابد؟ حساب سادهاي است، اين ما هستيم كه بايد به فكر خودمان باشيم و اين موضوعي است كه همه ما از آن غافليم، غفلتي كه جبران آن غير ممكن است و شايد در آينده فرزندانمان ما را به خاطر آن سرزنش كنند. بله مسوولان و البته تدبير آنها بايد حرف اول را در بحث آلودگي هوا بزند ولي اين مساله كافي نيست، مردم هم بايد خود وارد ميدان شوند و با كليدهاي خود قفل وضعيت موجود را باز كنند. وضعيتي كه اين روزها اصلا خوشايند نيست، پيرمردان و پيرزنان هر روز در هواي آلودهتري نفس ميكشند، زنان باردار از سموم اين هوا در امان نيستند و كودكان ما؛ نسلي كه قرار است آينده اين كشور را بسازند در معرض خطرناكترين سموم هستند. جولان ماشينهاي تك سرنشين را بياد بياوريد، اتوبوسهاي آلاينده و خودروهاي فرسودهاي كه مسوولان به فكر آن نيستند... درست است آقاي مهرجويي! مردم همه دارند از اين آلودگي ميميرند... اين آلودگي هوا، همه را ميكشد. بله، ما هم غمگينيم ولي يكبار هم كه شده بياييم و خودمان را مسوول آلودگي هوا بدانيم، يك دست صدا ندارد، وقتي مردم بجاي من، ما شدند، آلودگي و بقيه غصههاي اين مردم رفع ميشود. داريوش مهرجويي عزيز قصه پرغصهاي است، ما هم غمگينيم... منبع : روزنامه جمهوری
اسلامی 20 آذر
No comments:
Post a Comment