سرمقاله جمهوری " اين ظلم را برطرف كنيد"
" دريافتي تعدادي از مديران اين سازمان، ماهانه حدود
14 ميليون تومان است، چنين حقوقي برابر با حقوق يكسال و نيم يك معلم است. واقعيت را نميتوان انكار كرد كه وضعيت معيشتي كارگران نامطلوب است و سازمان تأمين اجتماعي تاكنون نتوانسته حتي پوشش بيمهاي مطلوبي براي آنان داشته باشد. يك كارگر، با احتساب آنچه خود و كارفرماي وي براي بيمه پرداخت ميكند هر ماه 30 درصد ميزان حقوق خود را به بيمه تأمين اجتماعي مي دهد، اما در مقابل اين پرداخت، بسياري از اقلام مربوط به داروها، معالجات و آزمايشها تحت پوشش بيمه قرار ندارند و كارگران از اين جهت نيز دچار مشكلات زيادي هستند. " اين بيعدالتي آشكار را مسئولان مربوطه اينگونه توجيه ميكنند كه ارقام زيادي كه مديران تأمين اجتماعي و ساير دستگاهها دريافت ميكنند؟
پس از سپری شدن بیش از 34 سال از وارونه عمل کردن
قولی که خمینی داده بود حکومت آینده از آن مستضعفان وپا برهنگان است. نتیجه آنگونه شد 80% جمعیت محروم کشور زیر
خط فقر اقتصادی بسر می برند و اوضاع بحران اقتصادی کشور و شرایط امور معیشتی مردم طاقت فرساشده که توصیف شدنی نیست . ولی گویا برخی باور دارند که پس از روی کار آمدن
رئیس جمهور مدعی اعتدال و با در دست داشتن کلید حلال مشکلات و ادعای دولت تدبیر وامید همه چیز تغییر کرده است. آنچنانکه موجب شده تا
سرمقاله نویس از خواب عمیق بیش از 34 ساله بر خیزد وچشم باز کند تا
بتواند بداند اوضاع چگونه است و در سازمان تأمین اجتماعی چه می گذرد ؟ برای همین در راستای تلاش برای ارسال پیام خود به
مخاطبانش در دو سمت دولت مردان قبلی و
فعلی در اپیش مقدمه ی سرمقاله ی خود از سعدی چنین نقل قول کرده است:
سعدي، دررساله "نصيحتالملوك" مينويسد: ذوالنون
مصري، پادشاهي را گفت: "شنيدهام فلان عامل را كه فرستادهاي به فلان ولايت،
بر رعيت درازدستي ميكند و ظلم روا مي دارد.
گفت: روزي سزاي
او بدهم.
گفت: بلي، روزي
سزاي او بدهي كه مال رعيت تمام شده باشد، پس به زجر و مصادره از وي بازستاني و در
خزينه نهي، درويش و رعيت را چه سود دارد؟
پادشاه خجل گشت
و رفع مضرت عامل بفرمود در حال."
سپس سرمقاله نویس بدون توجه به اینکه شکاف عمیق طبقاتی موجود در جامعه حاصل
چیست و یا بگوید که مسئول و مقصر کیست ؟ ولی
چون می خواهد هدف خاصی را دنبال کند . پس برای اینکه یقه ی مسئولان ودولت مردان دوران
احمدی نژاد را گرفته باشد تا صحه بر گزارش عملکرد تلویزیونی 100 روزه حسن روحانی
گذاشته باشد که گفت عامل بحران اقتصادی کنونی وکسر بودجه دولت احمدی نژاد است . بنابراین پس از نقل از سعدی سراغ سازمان تأمین اجتماعی
رفته كه
در دوره ی پایانی ریاست جمهوری احمدی نژاد رئیس آن سعید مرتضوی قاتل ودزد بود تا از ارقام حقوق ماهیانه ی مدیرانش چنین نقل کرده باشد:
"يكي از مصاديق روشن حكايت "ذوالنون
مصري" در عصر ما سازمان تأمين اجتماعي است که به نقل از گزارش خبرگزاري بازار مکاره (خانه ملت) گفته شده در شرايطي كه كارگران و بازنشستگان تحت پوشش اين
سازمان دچار مشكلات فراوان هستند، مديران آن، حقوقها و پاداشهاي نجومي دريافت ميكنند.
براساس همين گزارش، در حالي كه رئيس جديد سازمان تأمين اجتماعي مي
گويد كسري بودجه اين
سازمان، رقمي حدود 5 هزار ميليارد تومان است، به موجب اسنادي كه در اختيار
خبرگزاري خانه ملت قرار دارند، دريافتي تعدادي از مديران اين سازمان، ماهانه حدود
14 ميليون تومان است، مبلغي كه با عناويني از قبيل پاداش، حقالزحمه، كارانه و
تشويقي به آنها پرداخت ميشود. يكي از نمايندگان بازار مکاره
مدعی در رأس همه امور با ملاحظه اسناد ارائه شده
توسط خبرگزاري بازار مکاره گفته است:
چنين حقوقي برابر با حقوق يكسال و نيم يك معلم است.
داشته باشید این اعتراف که بر سر شاخنه
نشستن و بن بریدن است .چون چنین اختلاف فاحشی از درون دولت ساده زیست مدعی عدالت محور اصول گرای مورد تأیید وحمایت
همه جانبه ی رهبر ولی فقیه خامنه ای وپاسداران بود. فاش شده است . در ادامه افزوده شده وجود اين تبعيض در جامعه كارمندي، حداقل دو مشكل
بزرگ را سبب ميشود؛ اول آنكه مشاهده اين تبعيض، كارمندان ديگر از جمله معلمان را
نسبت به شغل و انجام وظيفهاي كه برعهده دارند بيانگيزه ميكند به ويژه معلماني
كه برابر حقوق يكسال و نيم آنها در مدت يكماه به جيب يكي از مديران سازمان تأمين
اجتماعي ريخته ميشود. دوم اينكه اين تبعيض موجب افزايش سريع فاصله طبقاتي و پيدايش
طبقه جديد اشراف ميگردد كه از دل قشر كارمند سربرميآورد. عوارض منفي اين هر دو
مشكل، بسيار زياد و براي جامعه زيانبار هستند"
اما سرمقاله نویس
پس از مدافع قشر زحمت کش معلمان شدن از موضع دل سوزی برای قشر زحمت کش محروم
وتهی دست کارگران گفته است اطلاعات
مربوط به دريافتيهاي مديران سازمان تأمين اجتماعي به عنوان دستگاهي كه كارگران را
زيرپوشش دارد، قشر كارگر را نسبت به اجراي عدالت در جامعه نااميد ميكند. اين
واقعيت را نميتوان انكار كرد كه وضعيت معيشتي كارگران نامطلوب است و سازمان تأمين
اجتماعي تاكنون نتوانسته حتي پوشش بيمهاي مطلوبي براي آنان داشته باشد. يك كارگر،
با احتساب آنچه خود و كارفرماي وي براي بيمه پرداخت ميكند هر ماه 30 درصد ميزان
حقوق خود را به بيمه تأمين اجتماعي مي دهد، اما در مقابل اين پرداخت، بسياري از
اقلام مربوط به داروها، معالجات و آزمايشها تحت پوشش بيمه قرار ندارند و كارگران
از اين جهت نيز دچار مشكلات زيادي هستند. درست در همين شرايط است كه كارگران
مشاهده ميكنند مديران تأمين اجتماعي، كه از پرداختيهاي قشر كارگر حقوق و مزايا
ميگيرند، چنين دريافتيهاي كلاني دارند و با ديدن چنين وضعيتي با سؤالات متعددي
مواجه ميشوند كه جوابي براي آنها ندارند.
جالب
اینکه سرمقاله نویس درادامه مچ گیری خود به ترفند عذر بد تر ازگناه توجیه کردن مسئولان سازمان تأمین اجتماعی اشاره کرده که
چنین است:
" اين بيعدالتي آشكار را مسئولان مربوطه اينگونه
توجيه ميكنند كه ارقام زيادي كه مديران تأمين اجتماعي و ساير دستگاهها دريافت ميكنند،
حقوق آنها نيست بلكه پاداش و ساير مزاياست و متأسفانه براي پاداش و مزايا، سقف
مشخصي در قانون تعيين نشده است.چنين استدلالي را بايد عذر بدتر از گناه دانست.
زيرا اولاً هر پرداختي با توجه به نوع كار و ميزان حقوق افراد، ميتواند ميزان
مشخصي داشته باشد، ثانياً در پرداختهاي مربوط به بيتالمال همواره بايد حداقلها
را درنظر گرفت و از رفتن به سوي حداكثرها اجتناب كرد و ثالثاً در هر دستگاهي آنكس
كه براي موارد فاقد قانون تعيين تكليف ميكند بالاترين مقام مسئول آن دستگاه است.
بنابراين، به شكلهاي مختلف ميتوان براي پاداشها و ساير مزايا سقف تعيين كرد. از
اينها گذشته، مسئولان اين قبيل دستگاهها ميتوانند از دولت بخواهند با تقديم
لايحه به مجلس خلأهاي قانوني را پر كند و مانع سوءاستفادهها گردد. اينكه چنين
اقدامي صورت نميگيرد و سوءاستفادهها ادامه پيدا ميكند، به روشني نشان ميدهد
افرادي در اين دستگاهها حضور دارند كه نميخواهند انضباط بر رفتارها حاكم باشد و
عدالت اجرا شود"
بالاخره سرمقاله نویس پس از نقل قول گزارش و
برجسته کردن میزان اختلاف دریافتی های
مسئولان سازمان تأمین اجتمای با معلمان وکارگران اینگونه نتیجه گیری کرده است :
"با ملاحظه اين نابسامانيها و بيعدالتيها ميتوان
به راحتي نتيجه گرفت كه متأسفانه بر سر راه اجراي عدالت در جامعه موانع زيادي وجود
دارد كه از درون دستگاههاي دولتي سرچشمه ميگيرد. براي رفع اين بيعدالتيها
افرادي همچون "ذوالنون مصري" بارها به مسئولان ارشد اجرائي دولت گذشته و
به مسئولين ارشد قضائي تذكرها و هشدارهاي لازم را دادهاند و پاسخ همان بود كه آن
پادشاه گفت "روزي سزاي او بدهم" اما عليرغم تذكرها و هشدارهاي دوباره
ذوالنونها، برخلاف آنچه آن پادشاه انجام داد، در اينجا كسي گوشش بدهكار نبود و
اين بيعدالتي همچنان ادامه يافت"
در نهایت برای اینکه بهره برداری به نفع دولت
یازدهم روحانی کرده باشد خطاب به دولت مردان یازدهم زیر چتر انتظارات چنین رهنمود داده است :
"اكنون از دولت يازدهم كه عناويني از قبيل تدبير و
اميد و اعتدال را براي خود برگزيده اين انتظار وجود دارد كه تا دير نشده با بررسي
دقيق بيعدالتيهاي موجود در دستگاهها، براي رفع تبعيضها و اجراي عدالت بكوشد و
"رفع مضرت عاملان نمايد در حال" و كاري كند كه هم با تدبير و اعتدال
متناسب باشد و هم اميد مردم را به كفايت، كارائي و عدالت اين دولت افزايش دهد.
ديروز وزير كار دستوري براي قطع پاداشها صادر كرده ولي اين كافي نيست. اولاً پولهاي
به ناحق خورده شده بايد برگردد و ثانياً اين فقط سازمان تأمين اجتماعي نيست كه به
اين مشكل مبتلاست، به سراغ بانكها، بيمهها، شركتها و ديگر دستگاههاي دولتي هم
برويد و با اين بيعدالتي در همه جا مبارزه كنيد. مردم با كسي تعارف ندارند و اگر
دولتمردان كنوني به اين بيعدالتيها پايان ندهند، حمايت خود را از آنان نيز
برخواهند داشت و چنين مباد"
بهرحال گفته می شود خشت اول چو نهاد معمار کج
، تا ثریا می رود دیوار کج . مگر امکان دارد که این رئیس جمهور ودولت یازدهم تافت
جدا بافته ای باشد وبا رؤسای جمهور ها و10 دولت های پیشین فرق داشته باشد؟ در
صورتیکه همچون نخ تسبیح بهم وصل بوده و
هست .اگر این نخ پاره شود دیگر تسبیحی درکار نیست.
منبع : جمهوری اسلامی 12 آذر
No comments:
Post a Comment