سئوال است شما فکر می کنید این جنایت دستآورد چه شرایط وجامعه ایست؟ آیا اینگونه جنایات ژنتیکی یا اکتسابی است؟نقش دین ابزاری شده در حکومت دینی ولایت فقیه در محدود کردن آزادی و ترویج وخرافات وناهنجاری های اجتماعی چیست؟ بهرحال مگر 35 سال از عمر ننگین ضد بشری رژیم فاشیستی مذهبی ولایت فقیه که سپری نشده است؟ مگر در این مدت همراه با حجاب اجباری روسری یا تو سری و چادر سیاه بعنوان حجاب برتر و زن ستیزی وسنگسار کردن زنان واعدام شان نبوده است ؟ مگر مکمل آن 35 سال طرح های گوناگون مبارزه با بی حجابی هم اجرا نشده است؟. از سوی دیگر مگر طرح های جنسیتی تفکیک دختران وپسران دانشجو در د انشگاه ها هم اجرا مشده است؟ .مهمتراینکه مگر طرح های جمع آوری بشقاب های ماهواره ای با بهانه ی مبارزه با شبیون فرهنگی از سوی نیروی انتظامی اجرا نگردیده است؟ همچنین مگر دختران باکره زندانیان سیاسی قبل از اعدام مورد تجاوز پاسداران شکنجه گر واقع نشدند؟ . بااین وجود چرا نتیجه ی عملکرد سیاست زن ستیزانه منتهی به فضایی شده است که بدلیل فقر وبیکاری واعتیاد زنان شوهردار هم مجبور به تن فروشی شده اند؟ عجیب تراینکه چرا گزارش شده است که میثم ربانی قاتل پرورش یافته ی رژیم فاشیستی دینی ولایت فقیه در اعترافات خود به کارآگاهان گفته است حدود سه ماه پیش بود که با همسر مقتول آشنا شده بودم تا اینکه پس از گذشت مدتی، مریم به من پیشنهاد داد تا همسرش را به قتل برسانم و من نیز که طی این مدت علاقه شدیدی به او پیدا کرده بودم، به شرط ازدواج قبول کردم تا همسرش را به قتل برسانم. 11 فروردین بود که به منزل مقتول رفتم. قبل از آمدن مقتول، مریم از خانه خارج شد و همسرش حدود ساعت 16 به خانه مراجعه کرد. پیش از آن، مریم لوله ای آهنی را در داخل حیاط خلوت به من نشان داده بود و زمانی که مقتول وارد خانه شد، با همان لوله ی آهنی ضربه ای به سر مقتول وارد کرده اما با این وجود، وی با من درگیر شد و من نیز با چاقو، ضربه ای به سینه مقتول زدم. پس از ارتکاب جنایت، در داخل پارک پشت ساختمان با مریم ملاقات کردم. در آنجا مریم از من خواست تا جنازه همسرش را هرچه زودتر از خانه خارج کنم که من نیز با یکی از دوستانم - ناصر - تماس گرفته و پیشنهاد یک میلیون تومانی را برایش مطرح کردم. ساعت 10 شب بود که ناصر با یک دستگاه خودرو پراید به در خانه مقتول آمد و .... با توجه به اعتراف صریح میثم ، همسر مقتول نیز به مشارکت در جنایت و طرح پیشنهاد جنایت اعتراف کرد. خوب اکنون سئوال است شما تصور می کنید مسئول ومقصراصلی کیست؟ مقتول و قاتل که می تواند با محکوم شدن به قصاص مقتول گردد جزو قربانیان چه حکومت و روابط ومناسبات آلوده ی اجتماعی و فرهنگی اند؟17 فروردین -93
پسر جنایتکار که برای ازدواج با زن مورد علاقه اش همسر او را به قتل رسانده بود، هنگام انتقال جسد شناسایی و دستگیر شد.به گزارش مهر، ساعت 11 شب، 11 فروردین امسال، چند نفر جوانی 35 ساله را به همراه خود به کلانتری 169 مشیریه آورده و او را به مأموران تحویل دادند و مدعی شدند که این فرد مرتکب جنایت شده است.در میان افراد مراجعه کننده به کلانتری، جوانی به نام ناصر که به همراه پدر و دو نفر از دوستان پدرش به کلانتری مراجعه و جوان 35 ساله به نام میثم را به مأموران تحویل داده بود، در اظهاراتش گفت: "من دوست میثم هستم. او چند ساعت پیش با من تماس گرفت و از من درخواست کرد تا در انتقال بسته ای به ورامین، به او کمک کرده و در ازای آن مبلغ یک میلیون تومان، از وی دریافت کنم . بلافاصله موضوع را با پدرم در میان گذاشته و از او درخواست ماشین کردم. پدرم که به موضوع مشکوک شده بود، عنوان کرد که به همراه دو نفر از دوستانش مرا تا رسیدن به ورامین دنبال خواهد کرد تا اتفاقی برای من پیش نیاید.
ناصر در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت: ساعت 9 شب، به آدرسی در منطقه مشیریه مراجعه کردم. میثم در آنجا منتظر بود و بلافاصله پس از دیدن من، درخواست کرد تا برای انتقال یک تخته فرش که دو سر آن با طناب محکم شده بود به او کمک کنم. فرش بسیار سنگین بود !! و ما به زحمت توانستیم تا آن را داخل ماشین قرار دهیم. پس از قرار دادن فرش در داخل ماشین، به همراه میثم سوار ماشین شده و به سمت ورامین حرکت کردیم. هنوز چند کیلومتر تا ورامین مانده بود که میثم از من خواست تا به داخل جاده ای خاکی در منطقه قلعه نو تغییر مسیر دهم و این در حالی بود که پدرم همراه دو نفراز دوستانش از پشت سر به دنبال ما حرکت می کردند. پس از مقداری حرکت در داخل جاده خاکی، میثم از من درخواست کرد تا توقف کنم. او از ماشین پیاده شد و فرش را از ماشین بیرون کشید. زمانی که میثم در حال خارج کردن فرش از داخل ماشین بود ، متوجه آثار خونی شدم که از داخل فرش بیرون زده بود. بلافاصله از طریق پیامک موضوع را به پدرم اطلاع داده و به او گفتم که به احتمال بسیار زیاد، در داخل فرش یک جسد بوده است.ناصر در خصوص نحوه دستگیری میثم نیز به مأموران گفت: در مسیر بازگشت به سمت مشیریه بودیم که پدرم از طریق پیامک از من خواست تا ماشین را متوقف کنم. به محض اینکه ماشین را متوقف کردم، پدرم و دوستانش به کمک من آمده و میثم را دستگیر کردیم.با توجه به اظهارات ناصر، مأموران کلانتری 169 مشیریه به جاده ای فرعی و خاکی در منطقه قلعه نو مراجعه و در آنجا موفق به کشف جسد فردی حدودا 40 ساله، در داخل یک تخته فرش شدند.میثم در اظهارات اولیه مدعی شد که فردش ناشناس با او تماس گرفته و با ارائه پیشنهاد دو میلیون تومانی از او خواسته تا جسد را از خانه ای در منطقه مشیریه به بیابان های اطراف ورامین منتقل کند.با اظهارات ناصر، مأموران به آدرسی در مشیریه مراجعه و در تحقیقات از محل موفق به شناسایی هویت جسد شدند. با شناسایی محل سکونت مقتول ، همسر وی در اظهاراتش عنوان کرد: همسرم ( مقتول ) به من گفته بود که با یکی از دوستانش قرار معامله زعفران گذاشته و به این بهانه از من خواست تا در زمان حضور دوستش، در خانه نباشم و من نیز به درخواست وی ساعت 15 و 30 دقیقه از خانه خارج شده و به منزل یکی از همسایگان رفتم. حدود ساعت 22، زمانیکه همسرم پاسخگوی تماس های تلفنی من نشد، به خانه مراجعه و متوجه شدم که وی در خانه حضور ندارد و یک تخته فرش داخل اتاق خواب نیز ، در داخل اتاق نیست. منبع : جمهوری اسلامی
با وجود اظهارات همسر مقتول مبنی بر خارج بودن از منزل و بی اطلاعی وی از جنایت، مأموران که با اظهارات وی قانع نشده بودند، اقدام به دستگیری وی کرده و بلافاصله خبر کشف جسد به قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره دهم به تحقیق از میثم به عنوان متهم اصلی پرونده پرداخته و با بررسی فرضیه آشنایی وی با همسر مقتول، اطمینان پیدا کردند که میثم و همسر مقتول با یکدیگر آشنا بوده و همدیگر را می شناسند.با مشخص شدن ارتباط میان میثم و همسر 29 ساله مقتول، میثم که در برابر دلایل ارائه شده از سوی کارآگاهان چاره ای جز اعتراف و بیان حقیق نداشت، به ارتکاب جنایت اعتراف و عنوان داشت که جنایت را به درخواست همسر مقتول و برای ازدواج با وی انجام داده است.
میثم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: حدود سه ماه پیش بود که با همسر مقتول آشنا شده بودم تا اینکه پس از گذشت مدتی، مریم به من پیشنهاد داد تا همسرش را به قتل برسانم و من نیز که طی این مدت علاقه شدیدی به او پیدا کرده بودم، به شرط ازدواج قبول کردم تا همسرش را به قتل برسانم. 11 فروردین بود که به منزل مقتول رفتم. قبل از آمدن مقتول، مریم از خانه خارج شد و همسرش حدود ساعت 16 به خانه مراجعه کرد. پیش از آن، مریم لوله ای آهنی را در داخل حیاط خلوت به من نشان داده بود و زمانی که مقتول وارد خانه شد، با همان لوله ی آهنی ضربه ای به سر مقتول وارد کرده اما با این وجود، وی با من درگیر شد و من نیز با چاقو، ضربه ای به سینه مقتول زدم. پس از ارتکاب جنایت، در داخل پارک پشت ساختمان با مریم ملاقات کردم. در آنجا مریم از من خواست تا جنازه همسرش را هرچه زودتر از خانه خارج کنم که من نیز با یکی از دوستانم - ناصر - تماس گرفته و پیشنهاد یک میلیون تومانی را برایش مطرح کردم. ساعت 10 شب بود که ناصر با یک دستگاه خودرو پراید به در خانه مقتول آمد و .... با توجه به اعتراف صریح میثم ، همسر مقتول نیز به مشارکت در جنایت و طرح پیشنهاد جنایت اعتراف کرد.سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهمان به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و هر دو متهم پرونده برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.
No comments:
Post a Comment