قرار است خانهبهدوشی
بانوی هنرمند بازمانده زلزله ی بم پس از 11 سال پایان پذیرد! اگر دردم یکی بودی چه
بودی؟ وگر غم اندکی بودی چه بودی؟ گاهی مواقع آدم عاجز وناتوان از توضیح وبیان
آنچه دیده یا شنیده ومی خواند می شود و زبان و قلم در توصیفش قاصر است . آخرچرا
باید سرنوشت یک هنر مند زن در شهر تاریخی بم تخریب شده بر اثر زلزله چنین وصف
ناپذیر باشد؟ همانگونه که سئوال است چرا شهر تاریخی بم بر اثر زلزله تخریب گردید و
با بازماندگان زلزله به حال خود رها شدند؟ مهمتر اینکه چرا بدلیل تأخیر در امداد
وخدمات رسانی به موقع به زلزله زدگان موجب افزایش مرگ زیر آوار ماندگان زلزله ی بم
گردید؟ بدتر اینکه مگرفراموش شده که از سوی رسانه های اطلاع رسانی رژیم گزا رش شد بدلیل کمک های نقدی ودارویی وپوشاکی
و.... از داخل کشور ومنطقه و جهان که بخاطر زلزله بم شد، می توان دو سه بار شهر بم
را از نوساخت . ولی بدلیل فساد نهادینه شده از صدر تاذیل رژیم ولایت فقیه کمک های
نقدی بالا کشیده شد و داروها و وسایل پوشاکی و کالاهای اهدایی سر از خیابان های
تهران برای فروش در آورد .چون شهر زلزله زده ی تاریخی بم بطور دربست در کنترل
پاسداران بود و ورودی وخروجی اش بشدت کنترل می شد . بهرحال آنقدر کمک شده بود که
خامنه ای مجبور به 3 بار سفر به بم شد . آنگونه که گزارشگر روز نامه جمهوری اسلامی
گزارش داد رهبر ولی فقیه با لباس مندرس ونا شناس به بم سفر کرد تا در حاشیه ی
خیابان های این شهر زلزله زده با بازماندگان زلزله درد و دل داشته باشد . در
صورتیکه نه اقدام جدی برای بازماندگان زلزله بم نشد که پس از 10 سال از وقوع زلزله
ی بم گزارش شده است بانوی مقام دان موسیقی نواحی منطقه بم کرمان سرانجام بعد از
مدت ها خانه به دوشی و چادر نشینی با مساعدت مسئولان وزارت ارشاد صاحب خانه میشود
ولی همچنان
با مشکلات شدید مالی دست و پنجه نرم میکند.
در ادامه ی
گزارش افزوده شده پروین غلامشاهی از مقامدانهای قدیمی شهرستان بم
است که از سال 82 که زلزله این شهرستان رخ داد تا کنون در چادر زندگی می کند . وی
با بیان اینکه مسئولان ارشاد مشغول ساخت خانه ای در روستای فهرج برای او هستند،
خاطرنشان کرد از این ماجرا خوشحالم که بعد از 11 سال چادرنشینی و مشکلاتی که در
این سال ها با آن مواجه بودم سرانجام می توانم در خانهای که سقفی بالای سر آن
ساخته شده زندگی کنم و افزوده خانهای که هم اکنون در روستای فهرج؛ جایی که
این سال ها در آنجا زندگی می کنم، در حال ساخت و ساز است فعلا در مرحله دیوارکشی
است و پیمانکار آن قول داده که به زودی سقف آن نیز ساخته شود و من بلافاصله در
آنجا ساکن میشوم. این اتفاق برای من که بیش از 10 سال در یک چادر زندگی می کردم
یکی از خوشحالکنندهترین اتفاقاتی است که با آن مواجه شده ام . عجیب
اینکه وی با اشاره به فعالیتهایی که اخیرا در حوزه موسیقی نواحی و ضبط مقام
های مختلف این منطقه از کشور انجام داده گفته است،اخیرا با مساعدت تعدادی از
هنرمندان و مسئولان قطعاتی از مقامهای موسیقی شهر بم را از شهرهای بندرعباس،
سیرجان، کرمان گردآوری و ضبط کردیم و دوستان آنچه ضبط کرده بودیم با خود بردند و
دیگر از سرنوشت آنها اطلاع چندانی ندارم. امیدوارم به زودی این آثار بتواند به
عنوان یک منبع ارزشمند موسیقی نواحی منطقه کرمان مورد استفاده پژوهشگران و علاقه
مندان قرار گیرد.
عمق فاجعه اینجاست در کشور ی که سرشار از منابع گاز و
نفت است و در شرایطی که کمک های مالی بی دریغ وبلاعوضی به هم
پیمان بشار اسد جنایتکار ویا حزب الشیطان لبنان می شود . ولی این بانوی هنرمند
موسیقی بمی گفته است متاسفانه من منبع درآمدی ندارم و این سال ها در سخت ترین
شرایط به زندگی مشغول بودم و این حداقل انتظار من است که به عنوان یکی از معدود
افرادی که در عرصه موسیقی نواحی فعال هستند حقوق ماهانه ولو اندکی را از وزارت
ارشاد دریافت کنم اما متاسفانه تا کنون علیرغم تمام مساعدت ها این ماجرا اتفاق
نیفتاده است. به هر حال امیدوارم نهادهایی چون موسسه پیشکسوتان هنر که چند سالی
است در وزارت ارشاد کار خود را آغاز کرده کمک هایی به من داشته باشد. اندوهبر
تذر اینکه افزوده هم اکنون با شرایط جسمانی از قبیل دندان درد فراوان و
بیماری کلیوی مواجه شده ام که همه می دانند چه هزینه های زیادی برای بهبود و درمان
آنها نیاز است از این جهت از همین جا از همه مسئولان می خواهم که کمی بیشتر به فکر
هنرمندان فعال عرصه موسیقی نواحی باشند. و
محور فرمالیته و تبلیغاتی بودن شیوه ی اطلاع رسانی گفته است در این
سال ها خیلی از گزارشگران و تصویربرداران از محل زندگی و شرایط دشوار زندگی من
گزارش و فیلم گرفته اند اما متاسفانه به گوش و چشم کسی نرسید و کار را به جایی
رساند که من هم اکنون نیازمند کوچک ترین حمایت های مالی هستم که واقعا در این سال
ها بدترین شرایط را برای من فراهم آورده است.بهرحال در پایان گزارش اذعان شده پروین
غلامشاهی از مقامدانهای قدیمی شهرستان بم است که غریبیخوانی میکند. این هنرمند
وقتی زلزله بم اتفاق افتاد فرزندانش را از دست داد و شوهرش دچار برخی اختلالات شد.
او پس از مشکلات همسرش از بم خارج شد و به روستای فهرج رفت. غلامشاهی در حال حاضر
در یک زمین 60 متری زندگی میکند که از ابتداییترین امکانات هم محروم است.
در پایان سئوال است از زمان وقوع زلزله ی بم تا حال ،در این مدت چه تعداد همایش ورزمایش های نظامی
همراه با آزمایشات موشک های دور برد وکوتاه ومتوط انجام گرفته و هزینه اش چه
میزان بوده است؟ همچنین چه میزان نفت فر وخته شد و دلارهایش چه شد؟ داستان اختلاس 3 هزار
میلیارد تومان بانکی به کجا رسید و.....؟ بالاخره اینکه چرا یک مبلغ ناچیز کمک به این مادر
داغدار و آواره ی زلزله ی بم داده نشد تا مجبور به تحمل چنین
شرایط طاقت فرسایی نباشد؟ 18 اردیبهشت - 93
No comments:
Post a Comment