نوروز با چنین بهاری بر همگان مبارک باد و هرروز تان نوروز و بهاری باد

نوروز با چنین بهاری بر همگان مبارک باد و هرروز تان نوروز و بهاری  باد. 

یکی از ویژگی نوروز پیوندش با طبیعت و آغاز بهار است . بهار هم باهمه شادابی ، طراوت و زیبایی اش ادامه ی منطقی روند زندگی است . آنچه امروز ازغنچه ، شکوفه و گل دامان دشت، کوه ، صحرا را به زینت آراسته است. سپسس ببار می نشیند. حاصل تلاشی همبسته ، تدریجی و استوار است که در فصل انجماد و در دل خاک جاری بوده است.

بهار واقع زندگی انسان نیز با تلاش و مبارزه در دل سیاهی امروز تحقق می یابد .

 بنابراین پیوند ناگسستنی نوروز با چنین بهاری بر همگان مبارک باد و هرروز تان نوروز و بهاری  باد.  29 اسفند -92

 

دفترچه ای دارم که در گذشته برخی نکته ها ومطالب جالب دیگران را در آن  یادداشت می کردم . اکنون دو مورد که مربوط به بهار و شرایط کنونی ایران مناسبت دارد بر گزیدم ک ضمیمه شده است .

بهار را باور کن ، زندگی زیباست

بهار می آید تا بر بستر چمن خیمه زند و با همه طراوت و زیبائیش دشت و دمن را به شکر غنچه و شکوفه بیاراید، ترنم باران بر گل برگ های گلگون لاله ها پیچش نسیم صبا در پیچاب  اقاقی و ترانه خوانی بلبل و مرغان خوش الحان ، پرده هایی از سنفونی با شکوهی اند که شکست محتوم سیاهی را مژده می دهند ونوید پیوسته هستی طبیعت را.

آری زندگی زیباست ، باشد که بهار واقعی زندگی انسان با تلاش پیوسته و همبسته همه عاشقان و رهروان آن پدیدار گردد.

بهار را باور کن . باید که بر گستره ی گیتی بانگ بر آورد که دنیار را باید از نوساخت.

باید که بر ستم و سیاهی یورش برد. باید که ستم و استثمار ، فقر و تنگدستی ، بیماری ، گرسنگی ، اعتیاد و تن فروشی و هر آنچه زندگی انسان را به سیاهی می کشاند را از میان بر داشت. باید زندان ، شکنجه ، اسارت ، قتل و اعدام وهر آنچه که انسانیت انسان ها را به خواری و ذلت می کشاند محو نمود.

باید که جای اسارت را آزادی ، جای حقارت را سربلندی و جای فقر و تنگدستی ،  عزت و رفاه جایگزین شود.

باید که دنیایی ساخت که در آن انسان آزاد و برابر بدور از هرگونه ستمی ، اوج شکوه و تعالی را در نوردد و خنده وتبسم نقش همیشگی چهره  ها  گردد . این نه یک آرزوی محال که یک امر محتوم است . تنها باید که دست ها بهم گره زد وصدا را یکی کرد .

آری زندگی ز یباست ، بهار را باور کن.

عاقبت دور ستم ، دور بلا می گذرد

عاقبت دور ستم ، دور بلا می گذرد

عاقبت دور بیدا د ملا می گذرد

عاقبت صبح درخشنده گشاید لبخند

عاقبت روز غم و شام بلا می گذرد

عاقبت کشور ما روی به سلامت آرد

عاقبت دوره طاعون و بیماری و فقر

اینهم غارت  و تاراج و خطا می گذرد

این همه رنج  وعذاب و ستم  و استبداد

این همه درد  و غم  روح افزا می گذرد

همه دانند که عنقریب ستم خواهد مرد

همه دانند که بیداد وجفا می گذرد

عاقبت این شب تاریک سحر خواهد شد

عاقبت روز پریشانی ما می  گذرد