نقل قولی از نوشته های صادق هدایت...

صادق هدایت کجاست تا به بیند.......

صادق هدایت کجاست تا به بیند که نه یکی زن توی محله  که بی شما ران  توی خیابان و هرمکان شده اند. نه بیوه و بی شوهر که همسر دار هم جزوشان هست ، نه  جوان و میان سال ومسن  که نوجوان 13 ساله توی خیابان ها هم  تن فروشی می کنند و توی نوبت صف اند تا خودرویی جلوی شان ترمز کند. چون فقر وبیکاری و اعتیاد بیداد می کند و رشد تورم وگرانی مهار نا پذیر هم  مزید علت و مکمل بحران اقتصاد ورشکسته و وابسته شده است. بهرحال اگر تن فروشان بدلیل نیاز این کاررا می کنند و از جسم خود مایه می گذارند تا به دیگران کام جویی لذت لحظه ای دهند ولی هستند خودفروشان خائنی که  به ملت و کشور  خیانت می کنند و با خون دیگران تجارت وزندگی انگلی شان را سپری می نمایند. 18 آذر – 92

نقل قولی از نوشته های صادق هدایت...

آن زمانی که نان را در شهر تقسیم می کردند...

به زنی تنها حتی اندک سهمی از نان ها را ندادند...

و او بناچار از تن خویش سهمی داد به مردان...

تا که هر شب لقمه نانی را تهیه کند...

یکی هست در محله ي ما!!!
همه او را برای یک شب دوست دارند..
حتی برایش آش نذری هم نمی برند

او با کسی کاری ندارد

خودش را می فروشد

و نان شبش را می خرد
حاج آقا می گوید باید از محله برود

چون همه جوانان مسجدی را از راه به در کرده

ولی چرا مسجدی ها با یک فاحشه از راه به در شدند

ولی فاحشه با این همه مسجدی

به راه راست هدایت نشد ؟؟؟
شاید فاحشه به کارش ایمان دارد
و مسجدی ها نه!!!!